امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه سن داره

بهانه قشنگ زندگی

پند

پسرم : هيچ وقت كسي را مسخره نكن وقتي كه با يك انگشت به سمت كسي اشاره مي كني اگه خوب به دستت دقت كني سه تا انگشت به سمت خودته ...
20 مهر 1390

برنده شدم هورا.........

منم تو مسابقه ی روز جهانی کودک جزء ده نفر برنده ی " دو هزار بار نمایش عکسم در منوی کاربری" شدم به خودم ، مامانم و بابام تبریک می گم از همه مامانای مهربون که به من تبریک گفتن ممنون دوستشون دارم .این گل هم تقدیم به همه مامانها و نی نی هاشون اینم جمله مامان مریم برای من : دنیا را میدهم برای لبخندت,هراسی نیست شاد که باشی دنیا از آن من است.       ...
19 مهر 1390

برنده شدم هورا.........

منم تو مسابقه ی روز جهانی کودک جزء ده نفر برنده ی " دو هزار بار نمایش عکسم در منوی کاربری" شدم به خودم ، مامانم و بابام تبریک می گم از همه مامانای مهربون که به من تبریک گفتن ممنون دوستشون دارم .این گل هم تقدیم به همه مامانها و نی نی هاشون اینم جمله مامان مریم برای من : دنیا را میدهم برای لبخندت,هراسی نیست شاد که باشی دنیا از آن من است. ...
19 مهر 1390

نی نی مهربون مامان

دیروز بعداز ظهر تازه از محل کار به خونه رسیدم هنوز نشسته پسمل خوشگلم به بهانه بازی کردن با من از سر و کولم بالا می رفت که چشمتون روز بد نبینه انگشت دستش رفت تو چشمم یه لحظه چشمم جایی را ندید و از شدت سوزش نمی تونستم چشمم رو باز کنم بعد از کلی شستن سر و صورت وقتی تونستم چشمم رو بازکنم دیدم امیر محمد یه گوشه نشسته و با ناراحتی و بغض توی گلوش به من نگاه می کنه و انگشت دستشو هی روی چشمش فشار می دهد. ناراحت شدم از دیدن ناراحتیش و خودم سرزنش کردم به خاطر اینکه چرا دردمو مخفی نکردم و باعث ناراحتی پسر کوچولوم شدم. عزیزکم قربون دل مهربونت          ...
19 مهر 1390

نی نی مهربون مامان

دیروز بعداز ظهر تازه از محل کار به خونه رسیدم هنوز نشسته پسمل خوشگلم به بهانه بازی کردن با من از سر و کولم بالا می رفت که چشمتون روز بد نبینه انگشت دستش رفت تو چشمم یه لحظه چشمم جایی را ندید و از شدت سوزش نمی تونستم چشمم رو باز کنم بعد از کلی شستن سر و صورت وقتی تونستم چشمم رو بازکنم دیدم امیر محمد یه گوشه نشسته و با ناراحتی و بغض توی گلوش به من نگاه می کنه و انگشت دستشو هی روی چشمش فشار می دهد. ناراحت شدم از دیدن ناراحتیش و خودم سرزنش کردم به خاطر اینکه چرا دردمو مخفی نکردم و باعث ناراحتی پسر کوچولوم شدم. عزیزکم قربون دل مهربونت ...
19 مهر 1390

حرفهاي بابايي

بوسه بر عكست زنم ، ترسم كه قابش بشكند قاب عكس توست ، اما شيشه عمر من است بوسه بر مويت زنم ، ترسم كه تارش بشكند تار موي توست اما ريشه عمر من است   ...
19 مهر 1390

حرفهاي بابايي

بوسه بر عكست زنم ، ترسم كه قابش بشكند قاب عكس توست ، اما شيشه عمر من است بوسه بر مويت زنم ، ترسم كه تارش بشكند تار موي توست اما ريشه عمر من است ...
19 مهر 1390

دعا

چه دعایی کنمت بهتر از این: خنده ات از ته دل ، گريه ات از سر شوق روزگارت همه شاد ، سفره ات رنگارنگ و تني سالم و شاد..... که بخندی همه عمر ...
18 مهر 1390